موسسه حقوقی آفرینش راه عدالت
25 دی 1399

درخواست نصب قیم

دعاویدعاوی امور حسبی

تعریف

قیم در لغت به معنای راست و معتدل است و در اصطلاح حقوقی، قیم نماینده قانونی محجور است که از طرف مقامات صلاحیتدار در صورت نبودن ولی قهری و وصی منصوب از طرف ایشان برای اداره امور مالی محجورین تعیین می شود.

حدود اختیارات قیم

ماده 1241 قانون مدنی مقرر داشته است:«قیم نمی تواند اموال غیر منقول مولی علیه را بفروشد … مگر با لحاظ غبطه مولی علیه و تصویب مدعی المعلوم…» و در همین رابطه ماده 83 قانون امور حسبی نیز بیان می دارد که:«اموال غیر منقول محجور فروخته نخواهد شد مگر با رعایت غبطه او و تصویب دادستان.» همانطوریکه قانون مذکور صراحت دارند قیم نمی تواند اموال غیر منقول مولی علیه را مورد معامله قرار دهد مگر آنکه مصلحت محجور را در نظر گرفته و این امر مورد تأیید دادستان (اداره سرپرستی) باشد. کما اینکه در مقام تنظیم اسناد نیز ماده 22 آئین نامه سر دفتران اسناد رسمی مصوب 1317 مقرر داشته است :« تنظیم و ثبت معاملاتی که از طرف قیمین صغار و محجورین نسبت به اموال انها در دفاتر واقع می شود، بدون اجازه کتبی مدعی المعلوم محل ممنوع است و به اوراق قیم نامه عادی در دفاتر اسناد رسمی نباید ترتیب اثر داده شود.» فلذا در معاملاتی که مقرر است قیم نسبت به انعقاد معامله اقدام نماید، ضروری است تنظیم هر گونه قرارداد بیعی منوط به ارائه مجوز از اداره سرپرستی گردد

در خاتمه لازم به ذکر است که برابر ماده 1240 قانون مدنی : «قیم نمی تواند به سمت قیومیت از طرف مولی علیه با خود معامله کند، اعم از اینکه مال مولی علیه را به خود منتقل کند یا مال خود را به او انتقال دهد.» پس در نتیجه بر خلاف ولی که می تواند با مولی علیه خود معامله نماید قیم دارای چنین حقی نمی باشد

مطابق ماده 1242 قانون مدنی :«قیم نمی تواند دعوی مربوط به مولی علیه را به صلح خاتمه دهد مگر با تصویب مدعی المعموم.» و برابر ماده 313 قانون امور حسبی :«در صورتی که تمام ورثه و اشخاصی که در ترکه شرکت دارند، حاضر و رشید باشند به هر نحوی که بخواهند می توانند ترکه را ما بین خود تقسیم کنند، لیکن اگر ما بین آن ها محجور یا غائب باشد، تقسیم ترکه به توسط نمایندگان آن ها در دادگاه به عمل می آید

قیم چه شرایطی برای قیمومیت دارد؟

طبق قوانین اسلامی اگر برای طفل صغیری که مسلمان است قیم انتخاب می شود، باید قیم وی نیز مسلمان باشد؛ زیرا کفار نمی توانند قیم یک فرد مسلمان شوند

قیم باید عاقل، بالغ، بصیر و آگاه به مورد مد نظر باشد

قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی و قابل اعتماچه کسی وظایف قیم را تعیین می کند؟

وظایف قیم از سوی قانون مدنی و با قانون حسبی تعیین می شود که بستگی به اموری دارد که برای آن قیم انتخاب می کنند.به عنوان مثال اگر برای اداره اموال باشد، از قوانین خاص خود پیروی میکند

شرایط و الزامات نصب قیم0

به جز پدر و مادر ممکن است اداره امور برخی کودکان به قیم آن ها سپرده شود، البته علاوه بر کودکانی که پدر یا جد پدری ندارند، ممکن است برای مجانین و اشخاص غیررشید هم قیم تعیین شود. به طور کلی قیم به کسی که از طرف دادگاه و به تقاضای دادستان، برای حمایت از محجورین، یعنی مواظبت از شخص محجور و اداره اموالش تعیین می شود، گفته می شود و سمت او را قیمومت می گویند. ماده 1227 قانون مدنی مقرر می دارد که محاکم، ادارات و دفاتر اسناد رسمی فقط کسی را به قیومیت خواهند شناخت که نصب او مطابق قانون توسط دادگاه به عمل آمده باشد

مطابق ماده 1218 قانون مدنی، برای این افراد، قیم تعیین می شود: اطفالی که ولی خاص ندارند، مجانین و اشخاص غیر رشیدی که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر (کودکی) آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند و مجانین و اشخاص غیر رشیدی که جنون یا عدم رشد آنان متصل به زمان صغر نباشد

خویشاوندان در صورتی که صلاحیت برای قیم شدن داشته باشند، بر دیگران مقدم خواهند بود و دادگاه یک یا چند نفر از آنان را به سمت قیمومت معین خواهد کرد، در میان خویشان محجور، پدر یا مادر او مادام که شوهر ندارد، با داشتن صلاحیت بر دیگران مقدم است؛ و نیز در صورت محجور شدن زن، شوهر زن با داشتن صلاحیت برای قیمومت بر دیگران مقدم است نصب قیم در صورتی انجام می شود که حکم حجر (یعنی نداشتن صلاحیت برای اعمال حقی که شخص آن را دارا شده است) به واسطه انقضای مدت تجدید نظرخواهی یا صدور حکم دادگاه تجدید نظر به حجر، صادر و اعلان شده است

بر اساس ماده 48 قانون امور حسبی، امور قیومیت قابل رجوع به دادگاه شهرستانی است که اقامتگاه محجور در حوزه آن دادگاه است و اگر محجور در ایران اقامت نداشته باشد، دادگاهی که محجوری در حوزه آن دادگاه سکنی دارد، برای امور قیومیت صالح است

دادگاه می تواند قیم موقت را به سمت قیم دائم منصوب کند یا فرد دیگری را برای این امر به عنوان قیم دائم منصوب کند. اعمالی که قیم موقت برای نگهداری دارایی و هزینه های نگهداری اموال محجور تا تحویل امور محجور به قیم دائم انجام می دهد، نافذ است

قیم چه شرایطی برای قیمومیت دارد؟

طبق قوانین اسلامی اگر برای طفل صغیری که مسلمان است قیم انتخاب می شود، باید قیم وی نیز مسلمان باشد؛ زیرا کفار نمی توانند قیم یک فرد مسلمان شوند

قیم باید عاقل، بالغ، بصیر و آگاه به مورد مد نظر باشد

قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی و قابل اعتماد باشد

اشخاص ذیل صلاحیت قیمومیت ندارند و نمی توانند آن را عهده دار شوند:

کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند

کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحه های ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند: سرقت– خیانت در امانت– کلاهبرداری– اختلاس– هتک ناموس یا منافیات عفت- جنحه نسبت به اطفال- ورشکستگی به تقصیر

کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است

کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند

کسی که خود یا اقربای طبقه اول او دعوایی بر محجور داشته باشد

خویشاوندان در صورتی که صلاحیت برای قیم شدن داشته باشند، بر دیگران مقدم خواهند بود و دادگاه یک یا چند نفر از آنان را به سمت قیمومت معین خواهد کرد، در میان خویشان محجور، پدر یا مادر او مادام که شوهر ندارد، با داشتن صلاحیت بر دیگران مقدم است؛ و نیز در صورت محجور شدن زن، شوهر زن با داشتن صلاحیت برای قیمومت بر دیگران مقدم است

طبق ماده 1233 قانون مدنی: «زن نمی تواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمومت را قبول کند.

چه کسی وظایف قیم را تعیین می کند؟

وظایف قیم از سوی قانون مدنی و با قانون حسبی تعیین می شود که بستگی به اموری دارد که برای آن قیم انتخاب می کنند.به عنوان مثال اگر برای اداره اموال باشد، از قوانین خاص خود پیروی میکند

قیم چه اختیاراتی دارد؟

تقاضای اجرت برای قیم امکان پذیر است و قیم می تواند برای انجام امور راجع به قیمومیت اجرت مناسب و متعارفی را با نظر دادستان از اموال محجور برداشت کند فرد قیم می تواند در اموال منقول تحت قیمومیت دخل و تصرف داشته باشد، ولی نسبت به اموال غیر منقول باید با اجازه دادستان در آن دخل و تصرف کند، در صورت اینکه فرد صغیر به سن بلوغ رسیده باشد تمامی اموال از قبیل منقول و غیر منقول به خود او تعلق می گیرد و اگر راجع به عملکرد قیم خود شکایتی دارد که وی مصلحت را رعایت نکرده می تواند به مراجع قانونی شکایت کند ولی در این صورت فرد قیم هم با ارائه مدارک می تواند ادعا کند که در نگهداری از اموال مصلحت را رعایت کرده است. وفق ماده 1235 قانون مدنی:

«مواظبت شخص مولی علیه و نمایندگی قانونی او در همه امور مربوطه به اموال و حقوق مالی او با قیم است»

اجرتی برای قیم می توان در نظر گرفت؟

تقاضای اجرت برای قیم امکان پذیر است و قیم می تواند برای انجام امور راجع به قیمومیت اجرت مناسب و متعارفی را با نظر دادستان از اموال محجور برداشت کند. همچنین در تعیین اجرت قیم سه عامل را باید مورد توجه باشد:

1.کیفیت و کمیت کار قیم در اداره اموال و مواظبت شخص محجور

2.وضع محلی که اقامتگاه محجور در آنجا واقع است و امور قیمومت در آنجا انجام می گیرد

3.درآمد محجور

معاملات قیم از سوی مولی علیه

قیم برای برخی از معاملاتی که از سوی مولی علیه خود باید اجازه بگیرد و برخی از آنها نیاز به اجازه ندارد. البته برخی از معاملات هم انجام آن از سوی قیم ممنوع است، به عنوان مثال معامله قیم با محجور در صورتی که موجب انتقال مال بین آنها باشد، به منظور جلوگیری از سوء استفاده قیم و ضرر محجور به طور کلی منع شده است. علاوه بر این قیم نمی تواند از اموال محجور مالی را هبه بدهد. برخی معاملات توسط قیم که ممکن است به زیان محجور باشد، باید با اجازه دادستان باشد، از جمله:

1.فروش اموال غیر منقول

2.رهن اموال غیرمنقول محجور

معامله ای که در نتیجه آن قیم مدیون مولی علیه شود. در این صورت ملائتِ قیم، شرط تصویب و اجازه دادستان است.

1.وام گرفتن برای محجور بدون ضرورت و احتیاج

2.صلح

نظر خود را ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *