تعریف وقف:
ماده 55ق.م :تعریف: وقف، نگهداشتن و حبس کردن عین مال و جلوگیری از انتقال آن به دیگری، به وسیله یکی از عقود؛ مانند بیع، صلح، هبه و قرار دادن منافع آن در جهتی که واقف آن را مشخص کرده است
منظور از حبس نگهداری مال و منع نقل و انتقال آن است .
انواع وقف
1.وقف عام چیست ؟
وقف عام وقتی است که در جهت و مصلحت عمومی یا عامه باشد. مثلاً وقف بر زائران خانه خدا یا وقف بر مساجد بدون معین کردن مشخصات مسجد. چون اگر نام یا مشخصات مسجد در وقف نامه تعیین شود دیگر با وقف خاص روبرو هستیم و نه وقف عام.
2.وقف خاص چیست ؟
وقف خاص هنگامی است که بر شخص یا اشخاص معین و محصور باشد. مانند وقف بر اولاد یا وقف بر دانش آموزان مدرسه امام هادی شهر فلان یا موسسه خیریه فلان شهر. اما اگر واقف بگوید وقف دانش آموزان کردم، در اینجا با وقف عام مواجه هستیم نه وقف خاص چون مشخص نکرده دانش آموزان کدام مدرسه و کدام شهر
انعقاد عقد وقف :
شرط وقوع عقودوقف: ایجاب و قبول ازطرف واقف و قبول موقوف علیهم
شرط تحقق وقف: قبض دادن مال موقوفه
عینی بودن وقف
وقف جزء عقود عینی است و برای صحت آن علاوه بر ایجاب و قبول به قبض (تسلیم مال) هم نیاز داریم؛ یعنی اگر قبض صورت نگیرد، عقدی هم واقع نشده است.
ماده 59: اگر واقف عین موقوفه را به تصرف وقف ندهد، وقف محقق نمی شود و هر وقت به قبض داد وقف تحقق پیدا می کند
قابض (قبض کننده) در وقف
در وقف خاص: قبض با خود موقوف علیهم است
در وقف عام: قبض با متولی است و اگر متولی نداشت (تعیین نشده بود)، با حاکم است
ماده 62: در صورتی که موقوف علیهم محصور باشند خود آنها قبض می کنند و قبض طبقه اولی کافی است و اگر موقوف علیهم غیر محصور با وقف بر مصالح عامه باشد متولی وقف والا حاکم قبض می کند
وقف به قصد فرار از دین
اگر واقف برای فرار از پرداخت بدهی، اموال خود را وقف کند، تحقق وقف منوط به اجازه طلبکاران است. ماده 65: صحت وقفی که به علت اضرار دیان واقف واقع شده باشد منوط به اجازه دیان است. نتیجه گیری از ماده 218 مکرر قانون مدنی و ماده 4 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی: معامله به قصد فرار از دین، چون صوری” نیست و مالک قصد معامله دارد – به علت حمایت از طلبکاران، غیرنافذ است؛ به طور کلی: در حقوق ایران، معامله به قصد فرار از دین، بین دو طرف صحیح است؛ اما در مقابل طلبکار قابل استناد نیست
وقف بر مقاصد نامشروع: ماده 66 قانون مدنی: برای توضیح این بحث، از مبحث عقود و معاملات کمک می گیریم؛طبق بند 4 ماده 190 قانون مدنی برای صحت معامله، مشروعیت جهت آن، شرط است. طبق ماده 217 قانون مدنی اگر جهت معامله تصریح شود، باید مشروع باشد والا معامله باطل است
ارکان وقف
بنا بر قول اکثر فقها ارکان وقف چهار مورد است
1.صیغهی وقف؛ 2.موقوف (مال به وقف داده شده؛) 3.واقف؛4.موقوف علیه
نکاتی در رابطه با عقد وقف :
1.وقف بر معدوم باطل است
2.وقف برمجهول باطل است
3.وقف بر معدوم به تبع موجود صحیح است
4.وقف برنفس باطل است
5.وقف براولاد و اقوام و خدمه و امثال آن ها صحیح است.
6.وقفی که به ضرر دیان باشد غیرناقذ است و تنفیذ آن با دیان است .
قبض در وقف
قبض به معنای در اختیار داشتن مال است. سؤال اینجاست که آیا قبض در وقف لازم است؟ در پاسخ باید چنین گفت که بین وقف عام و خاص تفاوتهایی وجود دارد. برای مثال در وقف خاص مانند وقف بر اولاد و یا وقف بر فرد خاصی، قبض موقوف علیهم لازم است. اما در وقف عام مانند مسجد و مدرسه، قبض لازم نیست. به طور کلی میتوان گفت که قبض، شرط لزوم وقف است
اجاره ملک وقفی
آن کس که مال موقوفه را اداره میکند، زمانی میتواند اقدام به اجاره دادن مال کند که به مصلحت وقف باشد. برای مثال کسی که ملکی را وقف مسجد با نیت استفادهی مردم از مسجد برای عبادت میکند، متولی دیگر امکان اجارهی مال موقوفه را ندارد اما اگر نیت استفادهی مستقیم از وقف نباشد، متولی میتواند آن را اجاره دهد. برای اجاره دادن مال موقوفه دو طرف قرارداد باید رضایت داشته باشند و قصدشان را بیان کنند. دو طرف قرارداد باید به لحاظ عقلی، سنی و فکری تکامل لازم را پیدا کرده باشند. همچنین مال وقف باید برای هدفی مشروع اجاره داده شود
فروش ملک وقفی
املاک وقفی قابل فروش نیستند اما چهار گروه از این املاک میتواند به فروش برسد:
ملکی که خراب شده باشد
ترس از خراب شدن آن در آیندهای نه چندان دور وجود داشته باشد
بین موقوف علیهم اختلاف پیدا شود و به خون و خونریزی کشیده شود
بین موقوف علیهم اختلاف پیدا شود و تخریب ملک وقفی قابل پیشبینی باشد
البته باید دانست فروش املاک اوقافی در صورتی مقدور میشود که دو شرط فراهم نباشد:
بازسازی آن به حدی سخت باشد که با مانع مواجه شود
عمران آن هزینه بردار باشد و کسی حاضر به تأمین هزینه نباشد
شرایط ملک وقفی
مالی که وقف میشود باید دارای شرایطی اعم از:
مال قابل رؤیت باشد.
اصل مال با استفاده از منافع تمام نشده باشد و مقدار شایان توجهی از آن باقی بماند. بنابراین وقف خوراکی صحیح نیست
باید قابل تحویل باشد
نباید برای منفعت حرام وقف شده باشد
ملک از آن خود وقف کننده باشد
متولی کیست ؟
طبق ماده 75 قانون مدنی ، تولیت به معنای اداره کردن امور موقوفه است . امور موقوفه یعنی کارهایی که مربوط به وقف و مال وقفی است . بنابراین ، کسی که عهده دار تولیت است ، متولی نامیده می شود
متولی وقف در واقع مدیر امور مال موقوفه است که از طرف واقف تعیین می شود و در انجام امور مربوط به آن ، دارای وظایف و اختیارات متعددی است . بر اساس ماده 7 قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف ، متولی در حکم امین مال موقوفه است و در صورتی که عملی تصمیمی برخلاف مصلحت و منفعت مال موقوفه بگیرد ، مسئول خواهد بود
همچنین واقف این اختیار را دارد که برای متولی شرایط و ویژگی هایی را تعیین کند . لازم به ذکر است که امور مربوط به مال موقوفه گاهی توسط یک متولی انجام می شود و در صورتی که واقف بیش از یک متولی انتخاب کرده باشد ، اداره امور موقوفه توسط چند متولی صورت می گیرد
مدت زمان تولیت
بر اساس آنچه که در ماده 75 بیان شده و توضیح داده شد ، وظیفه تولیت یعنی اداره کردن امور مال موقوفه ، می تواند برای دو دوره تعیین شود:
یا اینکه اداره مال موقوفه برای مدت معینی است ؛
و یا اینکه به صورت مادام العمر تعیین شده باشد که تعیین این موضوع با واقف است
از دست دادن شرایط مورد نظر واقف
یکی دیگر از موارد عزل متولی مربوط به از دست دادن شرایط مورد نظر واقف است . اگر واقف در وقفنامه شرایط خاصی را برای مال موقوفه شرط کند ، متولی باید حایز این شرایط باشد . در صورتی که متولی این شرایط را نداشته باشد یا از دست بدهد ، می توان با استناد به شرایط مندرج در وقفنامه او را عزل کرد
استقلال هر یک از متولیان
اولین روش اداره کردن مال موقوفه توسط چند متولی می تواند به این صورت باشد که واقف در وقفنامه ، برای هر یک از آنها استقلال قائل باشد . استقلال هر یک از متولیان یعنی اینکه هر یک از آنها در انجام امور خود از دیگری مستقل است و برای انجام وظایفش نیازی به اجازه و تایید دیگری ندارد . در این شرایط برای جلوگیری از اختلاط وظایف متولیان ، اقدام سریع تر نافذ خواهد بود . یعنی اگر دو متولی درباره یک موضوع تصمیم بگیرند ، تصمیم کسی نافذ خواهد بود که زودتر و سریعتر اقدام کرده است . در این حالت اگر یکی از متولیان بمیرد یا بر اساس عزل در تولیت ، از صلاحیت رسیدگی به امور خارج شود ، دیگری انجام امور وقف را به طور کامل بر عهده خواهد گرفت
اجتماع همه متولیان
اجتماع یا مجتمعا یعنی همه با هم . وقتی می گویم اداره امور موقوفه به اجتماع یعنی همه متولیان باید با هم درباره امور مربوط به مال موقوفه با هم تصمیم بگیرند و اقدام کنند . در واقع اجتماع همه متولیان هیچ از این افراد مستقل از دیگری نمی تواند عمل کند و باید امور مربوط به وقف را با هم انجام دهند . در این حالت اگر هر یک از متولیان بمیرد یا عزل شود ، اداره اوقاف شخص دیگری را به جای او قرار می دهد تا با فرد باقی مانده ، وظایف را بر عهده بگیرند